پنج چیزی که در مورد عروسی ها از نوشتن برای نیویورک تایمز یاد گرفتم

-همانطور که در مجله راهنمای عروس-

bride and groom
عکس: عکاسی کاریزما

من از نوجوانی کار کیترینگ عروسی را شروع کردم, و بعد از دانشگاه, رفتم سرکار مجله نیویورک تایمزمیز جامعه, جایی که من اعلامیه های عروسی را برای برخی از مشهورترین آمریکایی ها نوشتم (و بدنام) زوج ها. من حتی یک کتاب در مورد آن نوشتم. بنابراین می توانید بگویید من کمی در مورد عروسی می دانم: قبل, در طول, و روز بعد چه اتفاقی می افتد. پس از بیش از 20 سال ها, من چند چیز در مورد عروسی و اهمیت آن یاد گرفته ام, بعد از این همه هیاهو و گل, برای تمرکز بر آنچه در مقابل شماست: شخصی که دوستش داری.

1. مشکلی پیش خواهد آمد.

خوب میشه. روز عروسی ما سطل ریخت, یک ماجرای بهاری در فضای باز با شام زیر یک آلاچیق. اوه, و شوهرم صبح روز عروسی ما ناپدید شد. اما ما آینده نگری داشتیم که یک دسته چتر بخریم, و دامادهای مایکل در نهایت او را در جکوزی هتلش پیدا کردند, جایی که سعی می کرد از حالت خماری خلاص شود. اتفاقاتی در روز عروسی شما رخ می دهد که برای آن برنامه ریزی نکرده بودید; برخی ممکن است خنده دار باشند, و دیگران ممکن است نه. اما حواستان به جایزه باشد: شما با کسی که با تمام وجود دوستش دارید ازدواج می کنید. چیزهایی که در حال حاضر خیلی روی آنها کار می کنید عالی خواهند بود, و حتی اگر چاپگر شما کارت های مکان را خراب کرده باشد, مهمانان شما هنوز متوجه خواهند شد که کجا بنشینند.

2. همه چیزهایی که احساس می کنید خوب است.

برنامه ریزی برای عروسی, و ازدواج کردن, یکی از احساسی ترین تجربیاتی خواهد بود که تا به حال داشته اید. هر احساسی که در حال حاضر تجربه می کنید - شاد, غمگین, ترسناک, با محبت, خشمگین, ناامید - همه اینها طبیعی است, و همه مورد انتظار. قبل از ازدواج خیلی گریه کردم, و در چیزی که احمقانه ترین چیزها به نظر می رسید: حلقه ازدواجم را امتحان کردم, مثلا, یا پیاده روی به کلاس یوگا. اما عروسی پایان چیزی است, و آغاز چیز دیگری - یکی از بزرگترین سنت های زندگی, و همچنین یکی از بزرگترین تغییرات آن است. به خودتان اجازه دهید آنچه را که نیاز دارید احساس کنید, و به دوستان و خانواده خود تکیه کنید. اما این گفته است…

3. مهربان باش, برای همه کسانی که می شناسید در حال نبرد بزرگ هستند.

ممکن است کمی دراماتیک به نظر برسد. اما زمانی که درگیر برنامه ریزی عروسی هستید, به خاطر سپردن اینکه همه به اندازه شما روی مراسم عروسی شما متمرکز نیستند، سخت است. آرایشگر لباس عروس شما با عصبانیت عروس های زیادی مواجه شده است, اما او هنوز روی زمین است, سنجاق لباس خود را به مشخصات خود را. کیترینگ شما نمی تواند زنجیره تامین غذا را کنترل کند - به خصوص در حال حاضر - اما آنها به بهترین شکل ممکن با شما کار خواهند کرد.. خدمتکار شما که شغل خود را در طول همه گیری از دست داده است، ممکن است نتواند لباسی را که انتخاب کرده اید، بپردازد, اما آنها هنوز هم می خواهند در روز شما کنار شما باشند. اندکی نگاه و مهربانی, حتی زمانی که احساس می کنید خیلی از شما خواسته می شود, می تواند راه درازی را برای یک عروسی شادتر انجام دهد - و به شما کمک می کند پس از بازگشت از ماه عسل از عوارض عاطفی جلوگیری کنید.

4. آب بنوشید.

من جدی هستم. تا آخر عروسی سردرد شدیدی داشتم, و به این دلیل بود که آن شب به اندازه کافی آب ننوشیده بودم. ما یک پرسنل منتظر تماشایی داشتیم که ظروف و لیوان ها را با دقت تمیز می کردند, اما این به این معنی بود که لیوان آب من قبل از اینکه فرصتی برای تخلیه آن پیدا کنم از بین رفت. آن را با الکل جفت کنید, خودت بخر “فقط عروس” بطری آب و آن را زیر صندلی خود قرار دهید. سپس, یکی از خدمتکاران قابل اعتماد خود را با این هدف تکلیف کنید که مطمئن شوید همیشه یک لیوان پر آب می خورید - هر کاری را که نیاز دارید انجام دهید. آب بنوشید. به من اعتماد کن. بدن شما بعدا از شما تشکر خواهد کرد.

5. اگر فکر می کنید عروسی شما بهترین روز زندگی شما خواهد بود, صبر کن ببین بعدش چی میشه.

زیرا در نهایت, این همه چیز است, درست? به همان اندازه که دوست داریم مراسم عروسی ما روز مناسبی برای ما باشد, ما نمی توانیم آنچه را در طرف دیگر آن است فراموش کنیم: یک ازدواج, با تمام شادی ها و عوارضی که زندگی می تواند به همراه داشته باشد. من ازدواج کرده ام 11 سال ها, و زندگی چیزهای زیادی را به سمت ما پرتاب کرده است: ترس های سلامتی, حرکت می کند, تغییر شغل, تشییع جنازه, سقط جنین - و همچنین برخی از بزرگترین شادی ها و هیجان هایی که یک فرد می تواند تجربه کند. در سرتاسر همه چیز, با تمام شادی و هرج و مرج که زندگی می تواند به ارمغان بیاورد, ما خانه ای در آغوش هم داشتیم. نذری که در فروردین گفتیم 2010 زیربنای زندگی مشترک ما باقی بماند, به عنوان یک زوج و یک خانواده. چقدر خوش شانس هستم که هنوز هم می توانم این را بگویم.

خاطرات کیت دوتی, ادغام و اکتساب (G.P. پسران پاتنام), به عنوان ویراستار و نویسنده در ماجراجویی هایش عمیقاً فرو می رود مجله نیویورک تایمز.

فیس بوک
توییتر
لینک